دشمنان برای ضربه زدن به اسلام با تغییر تاکتیک از ایجاد دشمن خارجی برای اسلام به ایجاد دشمن از خود اسلام استفاده میکنند و در صددند تا چراغ اسلام ناب را با اسلام قلابی خاموش نمایند.
تشریح معارف دین اسلام با بیانی متفاوت از گویش رایج بر مناسبات جهانی و ادبیاتی متفاوت از ادبیات حاکم بر حکام جهان که عمدتا بر پایه تهدید و تحکم در سطح استکبار و چاپلوسی و اطاعت در سطح حکام متحجر و ابتذال و تساهل در سطوح میانی حکام کشورهاست، می تواند فتح بابی باشد بر روابط صمیمانه و روشنگری در جهان تا با تعویض عینک بدبینی و تغییر نگاه به مسایل جهان و ادیان الهی مخصوصا اسلام، زمینه ساز حرکتی برای آشنایی با معارف وحیانی گردد.
در این بین انتخاب این زمان برای ایجاد سوال در ذهن نسل جوان جویای حقیقت غوطهور در نظم بی روح جهانی ضرورت تامل در متن نامه را بیشتر نمایان می نماید
اسلام علیه اسلام
اسلام در بر گیرنده مجموعه قوانین وحیانی است و معارف الهی سراسر نور است و خود مبین خود است و هر انسانی در مواجهه با اسلام توان تشخیص معارف وحیانی آن با قوانین بشری را دارد و این مساله باعث گسترش اسلام در جهان بخصوصا اروپا و امریکا شده است و این امر برای دشمنان اسلام قابل تحملناپذیر است و لذا برای مقابله با اسلام دست به ترفندی بیسابقه زدند و ان مبارزه با اسلام به نام اسلام است.
این طرح بر مبنای به اشتباه انداختن و نشانی غلط دادن به انسان عصر حاضر در مورد اسلام برنامهریزی شده است و لذا درصددند تا جایی که میتوانند اسلام جعلی درست کنند و با تکیه بر قدرت رسانهای، اسلام جعلی را به دنیا معرفی نمایند.
اسلامی که در آن خبری از معارف وحیانی و الهی نیست اسلامی که مهربانی و رافت در ان وجود ندارد و اسلام اعتدال و انسان دوست جایی در آن ندارد. در اسلام جعلی کل دین در کشتار و تکفیر خلاصه میشود، در تجاوز و تخریب معنا میشود در تحجر و تساهل، در لذت و ابتذال، تبلیغ میشود.
پرچمهایشان لااله الا الله و محمد رسول الله است، کتابشان قرآن است و مدعایشان وحی، ولی در عمل به هیچ یک از معارف دینی پایبند نیستند. این همان اسلام جعلی است اسلامی که به دست دشمن پای گرفته است اسلامی که امریکا موسس آن است و به قول معمار کبیر انقلاب اسلام امریکایی است.
اسلام امریکایی منبعش رسانه است، علمایش تقلبیاند و مجریان تلویزیونی، علمشان متکی به دلار است فتاوایشان بر مصالح سیاست استکبار میچرخد.
طبع انسان سالم و تفکر انسان بیغرض در تضاد با معارف جعلی چنین اسلامی است و در مواجهه با این اسلام از خود مقاومت نشان میدهد و بشریت هراس از گسترش چنین دینی دارد.
دشمنان با جعل اسلام و تبلیغ آن انسانها را در جهان با نوعی وحشیگری آشنا میکنند، به نام اسلام و مردم جهان را از گسترش چنین اسلامی می ترسانند.
اسلامی جعلی که ترور میکند و کشتار به راه میاندازد نه منبعی موثق دارد و نه عالمی معتمد، خاستگاهش رسانه است و حامی اش دلار و مروج اش مجریان دست نشانده.
حقیقت جویی و نگاه به آینده
حقیقت جویی و نگاه به آینده دو مولفهای است که جوانان را در جوامع برجسته میکند جوان فطرتی پاک دارد و طبع اش عدالت خواه است علقه به ثروت و قدرت ندارد هر چند در پیاش باشد مخاطب رهبری در این پیام جوانان بودند چرایی این مطلب را خودشان بیان میفرمایند: «به این خاطر که آینده ملتها و کشورهایتان در دستان شما خواهد بود و افزون بر این میدانم که حس حقیقتجویی در قلب شما جوانان پویاتر و قویتر است».
سیاستمداران جهان غرب قدم در مسیر جدایی سیاست از صداقت نهادهاند که با انسان خود به خواب زده نمیشود سخن گفت و لذا مورد خطاب رهبری نمیباشند.
اسلامی که غرب در صدد تبلیغ آن به مدد امپراطوری رسانه است اسلامی است زاییده تفکرات و اندیشههای سیاستمداران غربی، اسلامی است برخاسته از حس تنفر و انزجار از اسلام و معارف وحیانی، اسلامی است نقاب زده برچهره دشمن اسلام، گرگی است در پوشش میش.
اسلامی که از سوی رسانههای غربی ارائه می شود اسلامی است برخلاف مبانی وحی و معارف دین مبین ولذا ایشان در روشنگری آشکار درصدد برملا کردن نیت پلید طراحان اسلام جعلی خطاب به جوانان غربی مینویسند: «از دو دهه پیش به این سو ــ یعنی تقریباً پس از فروپاشی اتّحاد جماهیر شوروی ــ تلاشهای زیادی صورت گرفته است تا این دین بزرگ، در جایگاه دشمنی ترسناک نشانده شود. تحریک احساس رعب و نفرت و بهرهگیری از آن، متأسّفانه سابقهای طولانی در تاریخ سیاسی غرب دارد».
آشنایی به تاریخ غرب
قدم اول برای رهایی از آدرسهای غلط، شناخت فرهنگ و تمدن خود است. جوان غربی ابتدا باید نسبت به فرهنگ و تمدن خود معرفت داشته باشد و تاریخ عصری که بدان ختم یافته است مطلع باشد که تاریخ راه روشنی است از گذشته به آینده و مسیر حال را برای جوینده گان ترسیم می کند جوان غربی اگر از تاریخ خود بیاطلاع باشد نخواهد توانست تحلیل درستی ازعصر حاضر خود داشته باشد. رهبری در جملاتی کوتاه تلنگری به تاریخ غرب زده و می نویسند؛ «شما خود با مروری کوتاه بر مطالعات انتقادی اخیر پیرامون تاریخ، میبینید که در تاریخنگاریهای جدید، رفتارهای غیر صادقانه و مزوّرانهی دولتهای غربی با دیگر ملّتها و فرهنگهای جهان نکوهش شده است. تاریخ اروپا و امریکا از بردهداری شرمسار است، از دورهی استعمار سرافکنده است، از ستم بر رنگینپوستان و غیر مسیحیان خجل است؛ محقّقین و مورّخین شما از خونریزیهایی که به نام مذهب بین کاتولیک و پروتستان و یا به اسم ملیّت و قومیّت در جنگهای اوّل و دوّم جهانی صورت گرفته، عمیقاً ابراز سرافکندگی میکنند».
طرح سوال
نسل جوان غربی اگر شناخت نسبت به تاریخ خود داشته باشد با انبوهی سوال مواجه خواهد بود. این سوالات آشوبی در اندیشه جوان به پا خواهد کرد و تلاطمی به وجود خواهد آورد.
مقام معظم رهبری قدم دوم برای جوان غربی را طرح سوالاتی میداند که جواب آن نزد اندیشمندان است ایشان برای به انحراف نکشاندن سوالات جوانان خود دست به کار شده به سوالات جوانان جهت میدهند: «چرا وجدان عمومی در غرب باید همیشه با تأخیری چند ده ساله و گاهی چند صد ساله بیدار و آگاه شود؟ چرا بازنگری در وجدان جمعی، باید معطوف به گذشتههای دور باشد نه مسائل روز؟ چرا در موضوع مهمّی همچون شیوهی برخورد با فرهنگ و اندیشهی اسلامی، از شکلگیری آگاهی عمومی جلوگیری میشود؟»
این سوالات از عمق شناخت ایشان به تاریخ غرب خبر میدهد. سوالاتی که گذشته و حال غرب را در بین جوانان به چالش وامی دارد و ذهن حقیقتیاب جوانان را به شناخت اسلام درست تحریک مینماید.
پرهیز از حواشی
فکر انسانی زمانی میتواند به اندیشه روی آورد که از حواشی دور بوده و در فضایی آرام وبه دور از هیاهو و حرفهای بیربط تدبر کند و تعقل نماید برطرف کردن حواشی از ذهن جوان غربی جویای حقیقت، مساله دیگری است که رهبری بدان اصرار دارند و با ادبیاتی سرشار از تواضع خواسته خویش را چنین بیان می کنند: «خواسته دوم من این است که در واکنش به سیل پیشداوریها و تبلیغات منفی، سعی کنید شناختی مستقیم و بیواسطه از این دین به دست آورید. منطق سلیم اقتضاء می کند که لااقل بدانید آنچه شما را از آن می گریزانند و میترسانند، چیست و چه ماهیّتی دارد.»
عواملی را که باعث گریز جوانان از اسلام میشود را به خودشان وا میگذارد و در سوالاتی ساده پای منطق سلیم را در شناخت مسایلی را که جوان را از آن می ترسانند پیش می کشد.
شناخت روحیات جوان
حس استقلال یکی از شاخصههای مهم جوان است جوان دوست ندارد دیگران در امورات او دخالت کنند و از تحکم رای دیگران برخود به شدت متنفر است ولی سعی در استفاده از تجربیات دیگران به نحو احسن دارد مشاوره را تاجایی که لطمه به استقلال خود نزد، قبول دارد این جملات رهبری شناخت روحیات جوانان را به نمایش می گذارد: «من اصرار نمیکنم که برداشت من یا هر تلقّی دیگری از اسلام را بپذیرید بلکه میگویم اجازه ندهید این واقعیّت پویا و اثرگذار در دنیای امروز، با اغراض و اهداف آلوده به شما شناسانده شود».
خود ایشان دخالتی در تفکرات جوان ندارند ولی دلسوزانه توصیه میکنند که نگذارید دیگران هم مانع از شناخت صحیح شما از اسلام شوند.
سرمنشا اصلی
حکم قطعی عقل در معرفت به هر مسالهای شناخت از سر منشا اصلی است و منابع دست چندم را سزاوار معرفت صحیح نسبت به مسالهای نمی داند. انسان طالب حقیقت برای شناخت هر مولفهای به دنبال منبع اصلی میرود و قیل و قالهای زاید و بعضا تحریف شده را نمیپذیرد. توصیه رهبری به جوانان پس از طرح سوال و کنار زدن حواشی و اجازه دخالت ندادن دیگران در شناخت مسیر صحیح، به دنبال سرمنشا اصلی بودن در شناخت اسلام عزیز است ولذا می فرمایند:« اسلام را از طریق منابع اصیل و مآخذ دست اوّل آن بشناسید. با اسلام از طریق قرآن و زندگی پیامبر بزرگ آن (صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم) آشنا شوید.»
روحیه عاطفی جوان
جوان روحیهای عاطفی دارد و به شدت نسبت به اعمال شنیع و تنفرآمیز اظهار انزجار مینماید جوان اگر نسبت به مسالهای حب و بغض پیدا کند بدون علت از آن متنفر شده یا بدان محبت میورزد. یکی از اعمال اسلام جعلی که توسط قدرت های استکباری مخالف اسلام پا گرفته است به تصویر کشاندن اعمال شنیع و مخالف فطرت بشری به نام اسلام است کشتار، تجاوز، ویرانگری، بیرحمی، ظلم به ملتها، و.....از اعمال تنفرآمیزی است که توسط اسلام جعلی برپا شده به دست استکبار، به نام اسلام واقعی در رسانههای حامی استکبار به خورد جهانیان داده میشود و با ایجاد تنفر از اسلام در نسل جوان تشنه حقیقت، ایشان را از معارف وحیانی اسلام دور می کند.
سوء استفاده از روحیه عطوفت و مهرخواهی جوان در ایجاد تنفر از اسلام باب اندیشه و تعقل در جوان را برای همیشه خواهد بست و اجازه تامل در معارف اسلام را به ایشان نخواهد داد. شناخت این توطئه دشمن، رهبری عزیز را بر این داشت تا دلسورانه درخواست از جوانان داشته باشد: «من از شما میخواهم اجازه ندهید با چهرهپردازیهای موهن و سخیف، بین شما و واقعیّت، سدّ عاطفی و احساسی ایجاد کنند و امکان داوری بیطرفانه را از شما سلب کنند».
استفاده از امکانات مادی برای روشنگری
تکنولوژی چون شمشیر دو لبهای است که نوع استفاده از آن تعیین کننده درست و نادرستی آن میتواند باشد.
فضای مجازی با به حداقل رساندن زمان برقراری ارتباط بین انسانها و با حذف مکان در ایجاد ارتباط موقعیت خاصی را در برقراری ارتباط ببین انسانها بوجود آورده است. مباحثه و مناظره و تبادل آراء در فضای مجازی برخلاف دنیای واقعی بوده و مشکلات و موانع دنیای واقعی را ندارد نسل جوان در عصر حاضر در فضای مجازی حضور دارد و این حضور زمان بردار نیست، تعطیلی ندارد، سانسور شدنی نیست، وبهترین فرصت برای گفت وشنود است ارتباط گیری با هر نقطه از جهان با هر فردی به سادگی و با کمترین امکانات میسر است.
ارمغان مثبت فضای مجازی میتواند نشر معارف دین باشد و رهبری با توجه به این فضای بوجود آمده در جهان، جوانان را برای استفاده مثبت از این فضا ترغیب کرده ودر فراز پایانی پیام می فرمایند: «امروز که ابزارهای ارتباطاتی، مرزهای جغرافیایی را شکسته است، اجازه ندهید شما را در مرزهای ساختگی و ذهنی محصور کنند. ... بنابراین، این فرصت را برای فهم صحیح و درک بدون پیشداوری از اسلام از دست ندهید تا شاید به یمن مسئولیّتپذیری شما در قبال حقیقت، آیندگان این برهه از تاریخ تعامل غرب با اسلام را با آزردگی کمتر و وجدانی آسودهتر به نگارش درآورند.»
فضای بوجود آمده در اینترنت بهترین فرصت است برای جوانان غربی تا از پیله های تنیده شده به دورشان رهایی یابند وبا نگاهی نو از دریچه وحی با واقعیت های عالم اسلام آشنا شوند و ساخته های ذهنی ایجاد شده از طرف بدخواهان اسلام وبشریت را شکسته، پای در واقعیت های موجود در اسلام بگذارند و با معارف وحیانی اسلام آشنا شوند.
جوان دنبال حقیقت است و آینده کشور خود را خواهد ساخت و اگر نوع نگاه این جوان متفاوت باشد آینده متفاوتی برای خود و نسل بعدی به یادگار خواهد گذاشت و حضرت ایشان امیدوارند تا با مسئولیت پذیری این نسل تعامل غرب با جهان اسلام متفاوت تر از زمان گذشه رقم بخورد.
مسئولیت جوانان اسلام
این پیام، مسئولیت جوانان اسلام را نیز بیشتر میکند. قدم اول تبیین و تفسیر زوایای پنهانی این پیام است. پیام مقام معظم رهبری بر مبنای نظریه اسلامی استوار است که تبیین و تشریح این پیام وظیفه نخبگان و علما است. اساتید و علما باید وارد گود شوند و دنبال رو حرکت رهبری باشند.
قدم دوم افسران جنگ نرم، ابلاغ پیام رهبری به جوانان غربی است ارتباطگیری در فضای مجازی با روشهای متفاوتی چون ایجاد کمپین و نوشتن مقاله و ساخت کلیپ و تصویر و مباحثه و.....میسر است.
این پیام پتانسیل آغاز تعامل بین جوانان غربی و اسلام عزیز را دارد اگر نخبگان و علما و اندیشمندان پای در صحنه بگذارند و لبیک به ندای رهبری گویند و ادامه دهنده این جنبش باشند.